دخترایرونی
« ادامه جملات » سروروي خود کشيدن دلم ميخواست يک گوشه اي مي ايستادم و ميديدم که دهانت مي چرخاني. بهت ميگويم صبر کن تاببيني گذاشت رو کولش و رفت بدي سوارت ميشه نميدانم با چه زباني از شما تشکر کنم 785-i`m really pressed today امروز سرم حسابي شلوغ است
نظرات شما عزیزان:
561-you stay out of it تو دخالت نکن
562-old maid دخترترشيده
563-lady-killer دخترکش
564-there will be hell to pay! !دخلت آمده است
565-i explored every avenue به هر دري زدم
566-hang it! به درک
567-behind closed doors پشت درهاي بسته
568-up yours! !درت رو بذار!بيلاخ
569-it is/was tit for tat اين به آن در
570-he`s very full of himself خيلي از خودش در آمده
571-in tehran proper در محدوده تهران
572-i don`t care! !به من چه!به درک
573-to hell with him! !درک.بره به درک
574-go to the bottom of sth ته و توي چيزي را در آوردن
575-cut a long story short چه دردسر بدم
576-fit for nothing به درد نخور
577-an upset stomach دل درد
578-where do you have a pain? کجات درد ميکنه؟
579-be fit for sth به دردچيزي خوردن
580-it gets me here اينجايم درد ميکنه
581-learn one`s lesson درس خوبي گرفتن
582-it`ll come out in the wash بالاخره همه چيز درست ميشود
583-that all very fine but...اينها هه درست اما
584-that`s the spirit درستش اينه
585-lie through one`s teeth مثل سگ دروغ گفتن
586-a white lie دروغ مصلحتي
587-by stealth دزدکي
588-a petty thief آفتابه دزد
589-he is a secret smoker دزدکي سيگار ميکشد
590-if i get my hands on him... !اگه دستم بهش برسد
591-i can`t help it دست خودم نيست
592-aunt sally آلت دست.بازيچه
593-behave less foolishly! !دست از حماقت وردار
594-the cake is going begging کيک دست نخورده مانده
595-don`t keep hassling me! !دست از سرم وردار
596-you are kidding دست بردارخرگير آوردي؟
597-his fingers are all thumbs خيلي دست وپاچلفتي است
598-be little better than a... دست کمي از يک ...نداشتن
599-give oneself a lick and promise دست به
600-not do a stroke دست به سياه و سفيدنزدن
601-don`t come away empty-handed دست خالي برگرد
602-get cracking! !دست به کارشو
603-arms akimbo دست به کمر
604-nail sb down حسابي کسي را کف دستش گذاشتن
605-bring home the bacon دست پر برگشتن.شيربرگشتن
606-bully for you دست مريزاد.دستت درد نکنه
607-tell a lie to fine the truth يک دستي زدن
608-singel-handed دست تنها
609-let me have a feel بذار بهش دست بزنم
610-he has light fingers دستش کج است
611-broken english انگليسي دست وپا شکسته
612-over to you دست شما را ميبوسد
613-come off it! !دست وردار
614-hands off! دستت را بکش
615-i am in low water دستم تنگ است
616-i never get any gratitude دستم نمک نداره
617-you are fine one! !دستت درد نکنه
618-clasp one`s hands دستهاي خود را به هم قلاب زدن
619-don`t make enemies دشمن تراشي نکن
620-it pains me to... برايم دشوار است که
621-wish me luck دعا کن موفق شوم
622-the answer to one`s prayers دعاي کسي مستجاب شدن
623-i feel in my bones that... به دلم برات شده که
624-have one`s fill دلي از عزا درآوردن
625-i can`t wait for... دلم براي...لک زده
626-don`t take it to heart به دل نگير
627-her heart melted with pity دلش کباب شد
628-not so hot! !چنگي به دل نمي زند
629-let it all hang out هرچي تو دلت هست بريز بيرون
630-i ache for her دلم برايش پر ميکشد
631-i`m sore hearted دلم خون است
632-my heart sank دلم ريخت
633-his heart failed him دلش را نداشت
634-be a man! !دل داشته باش
635-i wish i could be a fly on the wall when...
636-my heart jumped when... دلم ريخت وقتي
637-you name it هرچه دلت بخواهد
638-be in bad«with» دلخور بودن
639-on impulse بي دليل
640-give sb hell دمار از روزگار کسي در آوردن
641-641-skin sb alive دمار از روزگار کسي در آوردن
642-blow hot and cold دم دمي بودن
643-flat on one`s face دمر.رو به زمين
644-grin and bear it دندان روي جگر گذاشتن
645-pick one`s teeth دندان خود راخلال کردن
646-out of gear دنده خلاص
647-for all the tea in china اگر همه ي دنيا را بدهند
648-never say die دنيا را چه ديدي
649-you`re doing it the hard way داري لقمه رادور
650-his lips are sealed دهانش قرص است
651-his breath is rather strong دهانش بوي بد ميدهد
652-i couldn`t get a word in حتي نتوانستم دهانم را باز کنم
653-be wet behind the ears دهان کسي بوي شير دادن
654-i don`t want any mouth from you! !در دهانت را ببند
655-none of your jaw! !دهانت را ببند
656-curl one`s lip دهان کجي کردن
657-let`s not go into that again! دوباره شروع نکنيم
658-let`s not start yet! !نگذار دوباره شروع کنيم
659-bosom friend دوست جون جوني
660-chase ball دنبال توپ دويدن«تو ميدان بازي»
661-you are a fine one to talk ببين کي داره چي ميگه
662-that`s just like a woman زن است ديگه
663-now you`ve done it ديدي عجب دسته گلي به آب دادي
664-you watch خواهي ديد.کي است که
665-it`s the thin end of the wedge! !تازه کجايش را ديدي
666-look here با توام.ببين
667-we`ll have to see about it تا ببينم
668-how time flies! !انگار ديروز بود
669-a total psycho ديوانه زنجيري
670-drive sb crazy کسي راديوانه کردن
«ر»
671-he gives them no peace راحتشان نمي گذارد
672-what a relife! !آخيش راحت شدم
673-relieve sb of sth کسي را از شر چيزي راحت کردن
674-he really fell for it! !راستي راستي خام شد
675-get going! يالاه راه بيفت!
676-go easy with her باهاش راه بيا
677-you can`t win راه گريزي نيست
678-be on the take رشوه خوار بودن
679-moneylender رباخوار
680-mind your own concern! !به تو چه ربطي دارد
681-be well connected! با آدم هاي متنفذ رابطه داشتن
682-and that`s flat! !ردخور نداره
683-have a heart! رحم داشته بتش
684-can`t hold a candle to sb به گرد پاي کسي نرسيدن
685-far from it خيلي مانده آنجا برسد
686-there`s no one within miles of him هيچ کس به پايش نميرسد
687-that`s a fine way to treat a friend? اين هم شد رسم رفاقت؟
688-welcome back! !رسيدن بخير
689-follow your nose راه را بگير و راست برو
690-save one`s bacon قسر در رفتن
691-off you go راهت را بکش و برو
692-this is a road to ruin اين راه که تو ميري به ترکستان است
693-he had his tail between his legs دمش را
694-let`s get going! !بزن بريم
695-tell the world برو جار بزن
696-get out of the light! !برو کنار بذار آفتاب بياد
697-don`t you walk out on me کار دارم باهات کجا ميري
698-get lost! !بروگم شو
699-hold your horses! !يواش تند نرو
700-just lie back and enjoy yourself برو خوش باش
701-he is no great loss همان بهترکه رفت
702-take french leave يواشکي رفتن
703-hit it! بزن به چاک
704-how goes work? کارهاچطورپيش ميرود
705-without fail بي برو برگرد
706-drop dead! !برو بمير
707-i was fortunate not to go خوب شد که نرفتم
708-where to? کجاميري؟
709-make a beeline for يک راست سراغ...رفتن
710-cheese it! !بزن به چاک
711-and co رفقا
712-have a way with sb رگ خواب کسي را بدست آوردن
713-wet paint! !رنگي نشويد
714-the cheek of him/her! !چه پرو!رو را بروم
715-i like this impudence! !رو را برم
716-face this way رويت را اين طرف کن
717-give him an inch and he`ll take a mile بهش رو
718-put sb`s monkey up آن روي سگ کسي را بالاآوردن
719-are you being straight with me? با من رو راستي؟
720-what a nerve! !رو را برم!رو که نيست
721-no more of your cheek! !روت را کم کن
722-on the level رو راست
723-may he rest in peace روانش شاد
724-felt tip pen روان نويس
725-in broad daylight تو روز روشن
726-i must know where i stand بايد تکليفم را روشن کنم
«ز»
727-give sb a tongue-lashing زخم زبان زدن
728-perish the thought زبانم لال
729-heaven/god forbid زبانم لال
730-bite your tongue زبانت را گاز بگير
731-words fail me زبانم قاصر است
732-be on the tip of sb`s tongue نوک زبان کسي بودن
733-i lack words with which to express my thanks
734-govern one`s tongue جلوي زبان خود را گرفتن
735-don`t bother زحمت نکش
736-no sweat زحمتي نيست
737-i must push along now بايد رفع زحمت کنم
738-times are different زمانه عوض شده است
739-times have changed زمانه عوض شده است
740-time flies زمان به سرعت سپري ميشود
741-that`s justlike a woman زن ها اينطوريند
742-henpecked زن ذليل
743-what are you staring at? به چي زل زدي؟
744-live under the same roof زير يک سقف زندگي کردن
745-live on memories با خاطرات زندگي کردن
746-such is life! !زندگي همينه
747-life is pain زندگي سخت است
748-stop trying to run my life for me تو زندگيمندخالت نکن
749-afree period زنگ تفريح
750-chop-chop! !زود باش
751-so soon? چه زود؟
752-how time flies! !چه زود گذشت
753-gently does it! !زور نزن
754-scare the life out of sb کسي را زهره ترک ردن
755-like a bear with a sore head مثل برج زهر مار
«ســـــــــــــــ»
756-that licks everything! !سابقه ندارد
757-back and forth دم به ساعت
758-what do you make the time? فک ميکني ساعت چند است؟
759-i make it four بهساعت من ساعت4 است
760-be a cat with nine lives سگ جون بودن
761-thirty-odd years سي سال و خرده اي.سي چهل سال
762-over a year بيش از يک سال
763-a new year`s resolution نيت سال نو
764-many happy returns of the day صد سال به اين سالها
765-at this time of the year اين موقع سال
766-over/under forty بالا/زيرچهل سال
767-keep mum! !ساکت
768-glory be! !سبحان الله
769-grease one`s palm سيبيل کسي را چرب کردن
770-don`t make yourself cheap خودت رت سبک نکن
771-take up the cudgels for سينه سپر کردن
772-bumper to bumper حرکت ماشين ها«سپر به سپر»
773-an ungodly hour کله سحر
774-i could kick myself خاک بر سرم
775-be alive and kicking هنوزسر پا بودن
776-be well connected سري در سرهاداشتن
777-i walked in on them سر بزنگاه مچشون رو گرفتم
778-have too many irons in the fire يک سرو هزار سودا داشتن
779-i`m on the horns of a dilemma سر دو راهي هستم
780-a new line املا«سر سطر»
781-on your marks،get set،go! !سر جاي خود،حاضر،شروع
782-late in life سر پيري
783-i`m at his throat ميخواهم سر به تنش نباشد
784-at 6 sharp درست سر ساعت6
786-five mouths to feed پنج سرعائله
787-for fun براي سرگرمي
788-show a leg بيشتر سعي کن
789-the exact change سکه درسته
790-silence gives consent سکوت علامت رضاست
791-godspeed! !سفر به خير
792-he is along in years سنش بالا رفته
793-take up the cudgels for سنگ...را به سينه زدن
794-kill the fatted calf پذيرايي»سنگ تمام گذاشتن»
795-hop in! «سوار شو«بپربالا
796-any further question? سوال ديگه اي هست؟
797-grin and bear it سوختن و ساختن
798-cockroach «سوسک«حمام
799-i treated him like dust سوسکش کردم
800-sissy سوسول
801-be a heavy smoker زياد سيگار کشيدن
«شـــــــــــــــ»
802-mum`s word! ازمن نشنيده بگير
803-skip from one subject to another از اين شاخه به آن شاخه پريدن
804-be in/out of character for sb به دور/در شان کسي بودن
805-as right as trivet مثل شاخ شمشاد
806-how fortunate! !چه شانسي
807-just my luck! !بخشکي شانس
808-your good self. شخص شخيص شما
809-anything wrong? طوري شده
810-forget it شد که شد به جهنم
811-there`s nothing like... هيچ چيز مثل...نميشود
812-let sleeping dogs lie شر به پا نکن
813-on approve بازرگاني»به شرط چاقو به شرط پسند»
814-mum`s word! !شتر ديدي نديدي
815-trouble is brewing دردسر دارد شروع ميشود
816-it`s a start اين کار شروع است
817-start sth from scratch از صفر شروع کردن
818-duty calls خوب کار را شروع کنيم
819-go ahead! !«شروع کنيد!بفرماييد«موقع حرف زدن
820-now for it شروع کنيم.حالا وقتش است
821-there he goes again! !باز هم شروع شد
822-spick and spon شسته و رفته
823-you stupid thing اي بي شعور
824-it pays much «درآمدش خوب است«شغل
825-self-employed شغل آزاد
826-clear one`s mind of doubt شک و ترديدرا از خود دور کن
827-let`s be thankful for small mercies باز هم جاي شکرش باقيه
828-make a face شکلک در آوردن
829-big bellied شکم گنده
830-get fat in the stomach چاق شدن شکم
831-do sit-ups ورزش شکم
832-feel hollow شکم کسي غارو غور کردن
833-it augures ill شگون ندارد
834-big deal شق القمرکردن
835-wet one`s pants شلوار خود را خيس کردن
836-this crowded! !اين همه شلوغ
837-have you heard of me? منو ميشناسي؟
838-did i hear rightly? درست شنيدم؟
839-through the city از وسط شهر
840-inner-city جنوب شهر
841-gain reputation کسب شهرت
842-it`s dog eat dog شير تو شير است
843-heads or tail? شير ياخط؟
844-how did you make out? شيري يا روباه؟
845-cream cake شيريني تر/خامه اي
846-knock on wood! !گوش شيطان کر
847-for two pin شيطونه ميگه
848-don`t ride the high horse از خر شيطان پياده شو
:قالبساز: :بهاربیست: |